برف زمستاني

ساخت وبلاگ
دیوانه گی ارتفاع می گیرداز گلوی منپنجه فرو می برد در تارهای صوتی امدر پژواک فروشد نگاهجنون می بلعد مرادر آوازمچنان پرچم سرزمینیدر واپسین دقایق سقوطدر لگدمال سربازان اجباردستانم چنان ستون های تاریخی آناهیتافرو می ریزند در ویرانه هااز یاد مانده های جامانده در شهرقلبماین دل چنان دریاکه گاه نیمه اشبلعیده می شود در کام اژده ها/و/انگشتانمکه منقبض می شوند چنان جنازه یی در رعشه رنجآه از این لبان سرخکه شعر را از جراحت دلچونان درخت بی آببه شکوفه می اندازدسبز می شوددر دانه دانه ی شبنم قد می کشد بر سرگذشت تاریخ/و/ واگویه می کندبر رهگذران اسطوره ی پسینحکایتی که ما؛ کنون زیستیمتا سیراب شویمچنان خنجری عریانبر مشت کنونی یانتا در بیت آخربسان واژه ای خود زاییده از زهدان؛سرزمین کهن را برگیریمتا کتابت کنیم کلمه ی آزادی راآری؛نام دیگر دیوانه گی؛شعری ست که اوج می گیرد در جان شاعرسفیری ست مجروح/که/رنگ می گیرد هر رگ اشاز خون زنان و مردانآنان که؛سخت زیستند و بارها مردند.#اعظم_شکوری25 شهریور 1401#مهسا_امینی#ژینا برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 12:59

کاش منآواز داده بودمتکاشبرای باران گیسوانتمن شانه بودمت"کاش من زاده بودمت"کاش منچشمان شوخ کودکانه ات راسلام داده بودمتکاش من تو بودمتکاش منفریاد زن در گلوی تو بودمتکاش منبهای اصالت تو برای زندگی بودمت"کاش من زاده بودمت"کاش من مادر بودمتبه فصل آزادیکاش من زاده بودمتبا هزاران درد و شادیکاش منهم بال تو بودمتدر پرواز غریبانه اتکاش من کوچانده بودمتبرای #نیکا_شاکرمی برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 12:59

ما در خود می مردیماگر کهبال های خونین مان رابرای تسلی هم نمی گشودیماگرگلوی بریده ی هم را نمی بوسیدیماگر تنها شعرِ حک شدهدر جناقِِ سینه امان رابرای هم نمی خواندیمما فراموش می شدیماگر آن رازِ بزرگ رابه بازماندگان نمی گفتیمما در خود می مردیماگرتاببی تابی هم نمی شدیمو در فراخوان عشقدست های هم را نمی فشردیمما فراموش می شدیماگرقصه ی پیراهن پارهو گرگ یوسف خورده را باور می کردیمما در خود می مردیماگرگیسوان مان رابا خورشید آشتی نمی دادیماگرزن را باور نمی کردیمو عشق رازنده به گور می کردیمما مدفون می شدیماگرزندگی را مویه می کردیمو انسان را باور نمی کردیمما در خود می مردیماگرنشان آزادی را نمی‌یافتیم برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 12:59

ای وبلاگ متروک مانده ی منای رفیق روزهای پریشانی امای همدم روزهای روشنمای مامن دوستی ها و پیوندها هنوز هم اینجا برای من آشیانِ روشنی ست، دنج و ایمنمن با تو تردیدهایم را مرور کرده ام و بی قراری هایم را با گفته  ام هنوز هم با تو گذشته ها را به خاطر می آورم و رنج هایم را می بینم، با لبخند نگاه شان می کنم و می گویم گذشت!منِ جا مانده در اینجا و من بیرون ایستاده کمی آرام تر، یکی اند منِ کنون امتدادِ منِ اینجا، کنون شفاف تر، با خود در آشتی تر، در آتش زمانه ی پرغضب تکه پاره تر، اما مومن تر ایستاده ام.ای وبلاگ متروک مانده ی منای پاره تنای وطن تو همان قدر منی که من هر بار بیایم و بخوانمت سراغ دوستانِ همسایه ام را از اینجا بگیرم و بخوانمشانکه هیچ کجای جهان لذت اینجا نوشتن و اینجا خواندن را نمی دهداما جهان؛ همواره محل گذشتن هاست و باید برای بیشتر فهمیدن و تماشا کردن رفتاما آیا کسی را دیده اید که جلای وطن کند و آرام بگیرد از دوری اش؟ برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 1:23

داشتم فکر می کردم به درخت بهی که انتهای مهتابی امان روبروی سالن نشیمن با برگ های زرد روشن اش وقتی دو تا گنجشگ دنبال هم بال می زنند و برگ ها با رقصی انحنایی بر تن خیس حیاط با عشوه ای تمام نشدنی می نشین برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 19 آذر 1398 ساعت: 21:31

مرگ؛ چنان مه ای در تو می پیچدچنان خنیاگری که در چشمانت آواز می خوانددر برت می گیردکسی در تو بال می گشایدمشت بر دیوار می کوبدآوایی دوردر سینه می شکندو سینه خیز تا گلوخسته و از نفس افتاده به دهان می رسد برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 2 آبان 1398 ساعت: 2:51

تو درکدامین کلام نهانی؟چندمین حرفی          درحیرت یا شادمانی؟سبب ساز کدام غم و اندوهی؟در سراپرده ی کدامین راز جا خوش کرده ای؟در دل واپسی کدام "چه کنم چه کنم" به دل شوره ای؟در کدامین سراشیبی یا صخره ی برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 2 آبان 1398 ساعت: 2:51

می خواهم کنار تو باشمدر حوالی ژولیده گی موهایتدر جوار نیلوفری انگشتانت با شوق بی آواز ستاره های کهکشانی/که/از سقف آسمان بر نیمه ی شب می آویزنددر حدود رویاهای گیج قشنگی که؛             پلک ها را تکان م برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 2 آبان 1398 ساعت: 2:51

موهایت را در باد رها می کنی تا تاب بخورند و کیفور بشوند از رهایی شان تا بی تابانه چشمهایت رو ببندند و تو با ذوق با سرانگشتانت پیچشان بدهی پشت گوشت تا آفتاب بسوزاند بازوی برهنه ات را تا دامنت طواف کند برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barfezemestania بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 9 دی 1397 ساعت: 19:12

من دوست داشتنی را زندگی کردم که کمتر کسی  و دوست داشتن نمی میرد که جاری ست که حیات دارد که موسیقی دارد که طعم دارد که عطر دارد که در تمام رگ و پی ات می دود و اسکان دارد که کم نمی شود که کوچک نمی شود که رنگ نمی بازد که در هوا نفس می شود من دوست داشتنی را زندگی کردم که کمتر کسی  هنوز هم دوستش دارم تا هم ندارد زمان ندارد آخر ندارد از من به من بعدی به ارث می رسد حلول می کند دوباره جان می گیرد متولد م برف زمستاني...ادامه مطلب
ما را در سایت برف زمستاني دنبال می کنید

برچسب : دوست,داشتنی,زندگی,کردم,کمتر, نویسنده : barfezemestania بازدید : 112 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 0:08